جدول جو
جدول جو

معنی آهار کردن - جستجوی لغت در جدول جو

آهار کردن(مَ یَ)
آهاردن
لغت نامه دهخدا
آهار کردن
آهار زدن آهار کردن آهار مالیدن
تصویری از آهار کردن
تصویر آهار کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ حَ رَ)
آزردن
لغت نامه دهخدا
(گُ دَ)
تربیع. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
شکفته شدن گل و شکوفه. (فرهنگ فارسی معین) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از آوار کردن
تصویر آوار کردن
در بدر کردن، خراب کردن ویران ساختن، غارت کردن چپاول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهار کردن
تصویر بهار کردن
شکفته شدن گل و شکوفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آزار کردن
تصویر آزار کردن
آزردن آزار رسانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
مطیع کردن منقاد ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهار کردن
تصویر نهار کردن
گرسنه ماندن گرسنگی کشیدن: (... کار بدرجه ای بکشید که نیز هیچ نخورد و روزها برآمد و نهار کرد و اطباء در معالجت او عاجز آمدند)، ناشتا شکستن: (گر همچو صبح صاف بود اشتهای تو با قرص آفتاب توانی نهار کرد) (مخلص کاشی آنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آگاه کردن
تصویر آگاه کردن
مطلع کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
مطیع کردن، منقاد ساختن، کنترل کردن، رام ساختن، زیر یوغ خود درآوردن، تحت سلطه خوددرآوردن، در اختیار گرفتن، گرفتار ساختن، بازداشت کردن، بستن، زدن، نصب کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
شکوفه دادن، غنچه کردن
متضاد: خزان رفتن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
لكبحٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
Harness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
exploiter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
использовать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
kutumia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
aproveitar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
nutzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
ব্যবহার করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
قابو پانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
ใช้ประโยชน์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
利用する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
використовувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
利用
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
לנצל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
활용하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
faydalanmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
memanfaatkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
wykorzystywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
sfruttare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
aprovechar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
benutten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مهار کردن
تصویر مهار کردن
harness करना
دیکشنری فارسی به هندی